Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران اکونومیست»
2024-04-29@10:14:14 GMT

این خلبان را می‌شناسید؟

تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۹۱۶۵۴

این خلبان را می‌شناسید؟

بابایی با بیش از۳۰۰۰ ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم عمر خویش را در طول این سال‌­ها در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه­‌ها و جبهه­‌های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد.به همین خاطر او چهره آشنای رزمندگان ارتش و سپاه و بسیجیان و یار وفادار فرماندهان قرارگاه­‌های عملیاتی بود.

به گزارش ایران اکونومیست، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران اعم از ارتش سپاه و بسیج مردمی از همان اولین لحظات شروع جنگ تحمیلی در شهریور ماه ۱۳۵۹ تا خاتمه جنگ تحمیلی در عملیات‌های مستمر و کوبنده، در شرایط تحریم و فشارهای سیاسی- اقتصادی توانستند جنگ هشت ساله تحمیلی را به سرانجامی که حقوق ملت ایران تأمین شود، برسانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بین این نیروها، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با فعالیت­‌های متعددی از جمله حملات آفندی به تأسیسات، تجهیزات و ادوات زرهی دشمن در مناطق اشغالی و در عمق خاک عراق، پشتیبانی از نیروهای سطحی در زمین و دریا، جابجایی نیرو از دورترین نقاط کشور به مناطق عملیاتی جنوب و غرب، تخلیه مجروحان، اسکورت ناوگان کشتی‌­های تجاری و نفتکش‌­ها در خلیج فارس و ...توانست بدون هرگونه ادعا، با تقدیم صدها شهید خلبان و ... در کنار شهدای دیگر وظیفه خطیر خود را نسبت به نظام اسلامی و سرزمین همیشه جاوید ایران به خوبی انجام دهد.

امروز گرچه زمان زیادی از پایان جنگ گذشته، اما به جرأت می‌­توان گفت هنوز گوشه کوچکی از رشادت­‌ها و دلاوری­‌های این قهرمانان که خود می‌­تواند درسی برای آیندگان و نسل امروز باشد به درستی در پیشگاه ملت ایران مطرح نشده است.

از این رو بر خود تکلیف دیدم که در این راستا گوشه کوچکی از زندگی­ نامه و رشادت­‌های این دلاور مرد ایران زمین، شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی را بازگو نمایم.

خلبان عباس بابایی، بزرگ مردی که در مکتب شهادت پرورش یافت، مجاهدی که زهد و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگی‌­اش موج­‌ها در برداشت. مرد وارسته‌­ای که سراسر وجودش عشق و از خودگذشتگی و کرامت بود، رزمنده­‌ای که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با نفس اماره­ خویش بود. از آن زمان که خود را شناخت، کوشید تا جز در جهت خشنودی حق تعالی گام برندارد. به راستی او گمنام، اما آشنای همه بود.

عباس بابایی در چهارم آذرماه ۱۳۲۹ در شهرستان قزوین متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان دهخدا و دوره متوسطه را در دبیرستان «نظام وفا» ی این شهر طی نمود. بابایی از هوش و ذکاوت خاصی برخوردار بود و در سال ۱۳۴۸در رشته پزشکی پذیرفته شد.  در سال ۱۳۴۸ علی رغم قبولی در رشته پزشکی با توجه به علاقه بسیاری که به پرواز و اوج گرفتن در آسمان­ها داشت، به دانشکده خلبانی نیروی هوائی راه یافت و پس از گذرانیدن دوره آموزش مقدماتی خلبانی برای تکمیل دوره آموزشی به کشور آمریکا اعزام شد.

با ورود هواپیماهای مدرن و پیشرفته «اف-۱۴ » به نیروی هوایی، شهید بابایی که جزو خلبانان تیز هوش و ماهری بود که برای پرواز با این جنگنده انتخاب دوره های آموزشی مربوطه را طی نمود. در سال ۱۳۵۸ به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد.

وی با پشتوانه مذهبی قوی و ایمان نیرومندی که داشت، در مدت اقامت در آمریکا هرگز جذب مظاهر پر فساد غرب نگردید و با موفقیت دوره آموزش خلبانی هواپیمای شکاری را به اتمام رسانید و پس از مراجعت به وطن در سال ۱۳۵۱با درجه ستوان دومی در پایگاه هوایی دزفول به خدمت مشغول شد.

با ورود هواپیماهای مدرن و پیشرفته «اف-۱۴ » به نیروی هوایی، شهید بابایی که جزو خلبانان تیز هوش و ماهری بود که برای پرواز با این جنگنده انتخاب دوره های آموزشی مربوطه را طی کرد. در سال ۱۳۵۸ به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد.

با اوج گیری مبارزات مردم قهرمان ایران علیه پهلوی، شهید بابایی به­ عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوائی، در جمع سایر پرسنل متعهد ارتش به مبارزه علیه نظام شاهنشاهی پرداخت.

همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل­ گیری انجمن‌­های اسلامی در ارتش، ویژگی­‌های فردی و شخصیتی  بابایی و پایبندی او به مسائل اعتقادی و مواضع دفاعی او در مقابل انحرافات سبب گردید که او را به سرپرستی انجمن اسلامی پایگاه هشتم شکاری اصفهان انتخاب کردند.

سال ۵۸ برای بابایی که در مقام مسئول انجمن اسلامی انجام وظیفه می‌­کرد، سال پرکاری بود، چرا که نابسامانی­‌ها بسیار و شهید بابایی مسئول سامان‌دادن بخشی آنها بود، القائات انحرافی و دسیسه­‌های گروهک­‌های فدائی خلق، توده­‌ای و منافقین که با طرح انحلال ارتش قصد از هم‌ پاشیدن  نیروهای مسلح را داشتند بر افکار تعدادی از کارکنان ناآگاه اثر گذاشته و آنان را بر سر راه دو راهی انتخاب قرار داده بود. بابایی با بینش و درک عمیق خود اعضای انجمن اسلامی و نیروهای مؤمن به انقلاب را به مقابله با این توطئه بسیج کرد و روشنگری­‌های سیاسی و اعتقادی و انسجام عمومی پایگاه را تا محکوم نمودن این طرح خائنانه و تأیید و پشتیبانی از ارتش توسط حضرت امام خمینی(ره) حفظ نمود.

زمانی که برخی از مسئولان ناآگاه و بی‌اطلاع در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی قراردادهای نظامی را لغو کردند و خواستار برگشت تجهیزات نظامی خریداری شده به ویژه هواپیماهای اف-۱۴ به غرب شدند، این شهید بابایی بود با درایت و تیزبینی خود مانع از خروج این هواپیماها از ایران شد و گفت باید این هواپیماها از روی جنازه من عبور کنند و دیدیم که در دوران هشت سال دفاع مقدس و پس از آن و هم اکنون چه بهره‌برداری‌هایی از این هواپیماها در راستای تأمین امینت و منافع ملی کشور صورت گرفت.

شهید عباس بابایی

با آغاز تجاوزات رژیم بعثی عراق، بابایی از انجمن اسلامی فاصله گرفته و وارد عرصه دفاع شد. بابایی یکی از افسران وفادار ارتش جمهوری اسلامی و از پیش تازان انقلاب بود. او با دارا بودن تعهد، ایمان و تخصص و مدیریت اسلامی، چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی در پایگاه هوائی اصفهان باعث شد تا مسئولان وقت نیروی هوایی در تاریخ ۱۳۶۰/۵/۷درجه او را از سروانی به درجه سرهنگ دومی ارتقا دهند.

بابایی با بیش از۳۰۰۰  ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم عمر خویش را در طول این سال‌­ها در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه­‌ها و جبهه­‌های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد.

بابایی با کفایت، لیاقت و تعهد بی­ پایانی که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه هوایی اصفهان از خود نشان داد در مورخه ۶۲/۹/۹ با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیاتی فرماندهی نیروی هوایی منصوب و به ستاد فرماندهی در تهران منتقل شد. بابایی با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سال­‌های بعد، در جبهه­‌های نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی بر تاریخ انقلاب دفاع مقدس و نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران افزود.

 بابایی به علت  لیاقت و رشادت‌­هایی که در دفاع از آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و سرکوب و دفع تجاوزات دشمنان انقلاب اسلامی متجلی ساخت، در مورخه ۱۳۶۶/۲/۸ به درجه سرتیپی مفتخر گردید، اگرچه همکاران و اطرافیان او را کمتر با این درجه مشاهده نمودند!.

بابایی با بیش از۳۰۰۰  ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم عمر خویش را در طول این سال‌­ها در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاه­‌ها و جبهه­‌های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد.به همین خاطر او چهره آشنای رزمندگان ارتش و سپاه و بسیجیان و یار وفادار فرماندهان قرارگاه­‌های عملیاتی بود و تنها از سال ۱۳۶۴ تا هنگام شهادت، بیش از شصت (۶۰) مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید که در اینجا به نمونه­‌هایی اشاره می­‌گردد:

- حمله به پایگاه هوایی الولید(H-۳) : پایگاه هوائی "الولید" در جوار مرزهای مشترک اردن و سوریه، منطقه تجمع هواپیماهای نظامی و غیر نظامی عراق بود که به دور از دسترس جنگنده بمب افکن‌های نیروی هوایی قرار داشت. با انجام عملیاتی بسیار دقیق و حساب شده، این منطقه در ۱۳۶۰/۱/۱۵ مورد تهاجم هواپیماهای نیروی هوایی ارتش قرار گرفت و خسارات سنگینی به بار آورد. بابایی در این عملیات با هواپیمای اف-۱۴ در نقش پوشش هوایی و دفاع هوایی این عملیات شرکت داشت.

از عملیات‌های مهمی که بابایی در آن‌ها نقش داشته می­‌توان به:

- عملیات والفجر ۸  و آزادسازی شهر فاو که ارتباط عراق با دریا قطع شد

- عملیات بیت المقدس که  منجر به آزاد سازی خرمشهر گردید؛

-عملیات فتح المبین

-عملیات طریق القدس که منجر به آزاد سازی شهر بستان شد

 و ارائه طرح اسکورت کشتی­‌های تجاری و نفتکش در خلیج فارس.

شهادت

در سال ۱۳۶۶ مقرر شده بود که با خانواده به سفر حج تمتع مشرف گردد. تمام مراحل انجام سفر مهیا شد ولی در آخرین لحظات و در فرودگاه شهید بابایی از رفتن به حج صرف نظر کرد. و وقتی با اصرار اطرافیان مواجه شد گفت: «مکه من این مرز و بوم است. مکه من آب­های گرم خلیج فارس و کشتی­‌هایی هستند که باید سالم از آن عبور کنند، تا امنیت برقرار نباشد، من مشکل می­‌توانم خودم را راضی کنم». با این سخنان عباس دیگر اطرافیان حرفی برای گفتن نداشتند. عباس بابایی به کمک همکارانش در مدت ایام حج سال ۶۶ طرحی را برای عبور سالم کشتی­‌های تجاری در خلیج فارس به اجرا درآوردند، که ماحصل آن عبور امن و با سلامت چهل فروند کشتی غول پیکر تجارتی از تنگه خورموسی بود.

گلوله­‌ها بدنه هواپیما را شکافته و حنجره او را پاره کرده است. بابایی در روز عید قربان ذبیح الله شد و ندای پروردگارش را لبیک گفت و نام او در تاریخ پر افتخار ایران جاودانه و ماندگار شد.

با توجه به اینکه نباید مسئولان و مقامات لشکری در عملیات­های برون مرزی شرکت کنند، ولی بابایی هیچگاه نمی­‌توانست خود را از صحنه جنگ جدا کند و با اینکه ایشان معاون عملیاتی نیروی هوایی بود، اما همیشه در میدان‌­های جنگ حضور داشت و می­‌گفت اگر پرواز نکنم، احساس ضعف خواهم کرد زیرا هستی خود را در میدان جنگ می­‌بینم».

در تاریخ ۱۳۶۶/۵/۱۵ روز عید قربان با یک هواپیمای دو کابینه"اف -۵" عهده ­دار انجام آخرین مأموریت پروازی خود شد. ولی متأسفانه هنگام مراجعت از بمباران مواضع دشمن، هواپیما مورد اصابت گلوله‌های تیربار ضد هوایی قرار گرفت و پس از فرود هواپیما معلوم شد، گلوله­‌ها بدنه هواپیما را شکافته و حنجره او را پاره کرده است. بابایی در روز عید قربان ذبیح الله شد و ندای پروردگارش را لبیک گفت و نام او در تاریخ پر افتخار ایران جاودانه و ماندگار شد.

 

فرازی از وصیت نامه شهید

«فرزندم هرچقدر میتونی درس بخون، درس بخون، درس بخون. خوب فکرکن،  به مردم کمک کن، کمک کن. خوب قضاوت کن، همیشه از خدا کمک بخواه، حتما نماز بخون، راه خدا را هرگز فراموش نکن ... 

. . . کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود ... ».

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: دفاع مقدس ، ارتش جمهوری اسلامی ایران

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران جمهوری اسلامی ایران ارتش جمهوری اسلامی پایگاه هوایی انجمن اسلامی شهید بابایی نیروی هوایی عباس بابایی خلیج فارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۹۱۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

من خلبان نیستم رسکیومن ارتشم! از سرهنگ بازنشسته هوانیروز  ارتش تا عمو کاووس «نون خ»

همشهری آنلاین-مهناز عباسیان: نمی‌دانم چرا شماره تلفن همراهش را «عمو کاووس» ذخیره کردم. عمو کاووس مجموعه تلویزیونی نون خ که با لهجه شیرینش، آنقدر باورپذیر نقش یک ریش‌سفید بانفوذ و البته شوخ‌طبع و مهربان را خوب بازی کرده که حالا برای خیلی‌ها تبدیل به یک عمو شده است. فارغ از بازی جذاب و دیدنی ماشاءالله وروایی در این سریال پربیننده، آنچه امروز ما را برای هم‌صحبتی با او ترغیب کرده فقط پیشینه هنری او نیست. وروایی سرهنگ و مهندس پرواز بازنشسته هوانیروز ارتش است و در سال‌های دفاع‌مقدس خوش درخشیده است.

**

هفته روز پیش روز ارتش بود. ضمن تبریک این روز به شما، برای ما بگویید چطور مسیر زندگی یک سرهنگ بازنشسته هوانیروز ارتش به دنیای هنر و بازیگری کشیده شده است؟

من هم سلام و تبریک جانانه‌ای به همه ارتشی‌های سرافراز، مرزداران نکونام و جنگاوران دلاور دارم. سال۱۳۴۷ وارد عرصه نظامی شدم و البته قبل از آن دستی بر آتش داشتم و یکی از شاگردان فعال آتش تقی‌پور نازنین بودم که خدا حفظشان کند. ایشان آن زمان مسئول تئاتر کرمانشاه بود؛ البته کنار هنرمندان دیگری همچون آقایان هواس پلوک، خندان و زندی خسرو شهراز، داریوش گراوندی و قلندرلکی که تئاتری‌های دیار ما بودند، شاگردی می‌کردم. به هرحال عرصه نمایش را برای مردم شلوغ می‌کردیم و به دل همه هم می‌نشست.

از زمانی که وارد ارتش شدم در آنجا هم باز یک واحد هنری بود که مسیر فعالیت‌های تئاتری مرا تسهیل کرد. نمایش‌های خوبی برای خانواده‌های ارتشی برگزار می‌کردیم که دستاورد خوبی هم داشت. بعد از انقلاب هم واحدهای عقیدتی سیاسی، مسئولیت بخش هنری را داشتند و ما که دیگر تجربه‌ای در این زمینه داشتیم، گروه نمایش خوبی را به راه انداختیم. بیشتر هم نمایش‌های طنز بود تا خانواده‌های محترم ارتشی‌ها واقعا لذت ببرند و خوش باشند. در دوران دفاع‌مقدس هم برای سربازان و نیروهای رزم نمایش‌هایی برای افزایش روحیه در خط مقدم داشتیم.

جدی در خط مقدم و اجرای نمایش؟

بله در مناطق جنگی و در سوله‌های بزرگی که می‌شد برای اجرای نمایش از آنها استفاده کرد برای رزمندگان دلاور نمایش‌های روحیه‌ساز برگزار می‌کردیم و هم ما و هم رزمنده‌ها لذت می‌بردند. جالب اینجا بود که یگان‌های خط مقدم از گروه‌های نمایشی دعوت می‌کردند برای سربازان و حتی درجه‌داران نمایش اجرا کنیم. باعث افتخار بود برای عزیزانی که مدت‌ها از خانه و خانواده دور بودند تا از نوامیس و خاک میهن دفاع کنند، لحظات خوشی را فراهم کنیم. خدا حفظ‌شان کند این عزیزان را و آنهایی هم که به شهادت رسیدند یادشان گرامی است. اگر ما آرامش و آسایشی داریم زیر سایه شهدای گرانقدر است.

دنیای خشک و نظام‌مند ارتش با حال و هوای هنری بازیگری تداخلی نداشت؟

به هر حال ارتشی‌ها برحسب ضوابط و کارهای آیین‌نامه‌ای باید مقررات را بجا بیاورند که خودش فریضه است. حالا نه به آن خشکی خشک، ولی یک روحیه خاصی دارند. ما زمانی که به سمت کار هنری می‌آمدیم علاوه بر اینکه فعالیت هنری، زیبایی و لطافت خودش را داشت، ما هم مقداری چاشنی هنری به آن اضافه می‌کردیم تا کار به دل بیننده و حتی شنونده‌های رادیویی بنشیند.

از خاطرات روزهای خدمت به ارتش و سال‌های دفاع‌مقدس برایمان بگویید.

روزگار ما نظامیان به‌خصوص نظامیان قدیمی به‌ویژه در سال‌های دفاع‌مقدس پر از خاطره است. اصلا انسان موجودی است که با خاطره زندگی می‌کند و آنچه از ما به یاد می‌ماند، خاطره است. خاطره‌ای شیرین از مناطق عملیاتی دارم. من هرازچندگاهی به پیاده‌نظام می‌رفتم و با عزیزانی که در سنگرها بودند، همکاری داشتم. بیشتر اوقات دیده‌بان بودم و احیانا اگر درگیری‌ای شکل می‌گرفت، من هم مثل همه آنها دفاع می‌کردم. یک‌بار که پست نگهبانی به ما محول شده بود، یک پتو را ۴تا کردیم و بالای سنگر گذاشتیم و از سوراخ سنگر داشتیم بیرون را نگاه می‌کردیم. از قضا تابستان بسیار گرم و سنگر ما روباز بود. شب که نشسته بودم و دیده‌بانی می‌دادم یک دفعه احساس کردم آب زیادی به سمت من پاشیده شد. برگشتم دیدم کره الاغی که از ده بالا رهاشده بود از پشت سنگر در حال عبور بوده و آب دهانش را به سمت من پرت کرده است. چون من آن لحظه فقط توجهم به محور نگهبانی و مسیر دشمن بود، متوجه این الاغ نشده بودم. همسنگران من همگی خواب بودند و وقتی متوجه شدند، کلی خندیدیم. این کره الاغ کلی آن شب تا صبح حال و هوای ما را عوض کرد.

اما خاطره تلخی که همیشه روح و جانم را به درد می‌آورد و اسفناک است، بمباران شیمیایی روستای بان‌زرده کرمانشاه و حلبچه عراق بود که من در این عملیات‌ها حضور داشتم. از نزدیک دیدم که این مواد شیمیایی چه بر سر مردم بی‌پناه آورد. این بمب‌های شیمیایی را که کشورهای غربی به صدام داده بودند، فقط در فیلم‌ها دیده بودم. روزی بود که عروس و دامادی همراه تعداد زیادی از اقوام‌شان می‌خواستند در ادامه مراسم عروسی،‌ خودشان را به امامزاده برسانند و کلی آدم برای تبریک و شادباش دورشان جمع شده بودند که دسته‌جمعی شیمیایی شده و به طرز فجیعی روی زمین افتاده بودند. من هنوز هم کابوس آن صحنه‌ها را می‌بینم.

برگردیم به سریال جذاب نون‌خ. از نقش عمو کاووس برایمان بگویید. چقدر با شخصیت خودتان فاصله دارد و چه چالش‌هایی برای ایفای نقش داشتید؟

شخصیت کاووس در قسمت اول شکل گرفت. تعداد نامزدها برای این شخصیت زیاد بود و قرعه به نام حقیر درآمد. شخصیت نظامی قدیمی و بزرگ آبادی که همه از او حساب می‌برند. با کمک آقای کارگردان، سعید آقاخانی تمام تلاشم را کردم تا عمو کاووسی باشم که به دل همه مردم بنشینم که خوشبختانه در این چند فصل که پخش شد، همه با او ارتباط گرفتند و دوستش دارند.

سریال نون خ امسال تمرکز بیشتری بر نمایش فرهنگ اقوام مختلف ایرانی دارد. کمی برایمان از تنوع فرهنگ و اقوام ایرانی و لزوم نمایشش در قاب رسانه بگویید.

ما تاریخ و اقوام بسیار جذاب، زیبا و دوست‌داشتنی‌ای داریم. هر گروه از اقوام ایرانی آداب و آیین‌های خاص خود را دارند و باید به مردم شناسانده شوند. باید در تولیدات فرهنگی از همه اقوام ایرانی حرفی به میان بیاید و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به این موارد بیشتر بپردازد؛ چنانکه امسال نویسنده سریال، امیر وفایی نازنین نوشته خود را به سمت فرهنگ و اقوام استان پهناور سسیستان و بلوچستان برد. ما وقتی با این اقوام روبه‌رو شدیم، دیدیم که چقدر با فرهنگ اقوام کشورمان بیگانه‌ایم و اطلاعات کمی درباره‌شان داریم. هنرمندان و دست‌اندرکاران فرهنگی باید از این ظرفیت‌ها (تنوع فرهنگ و اقوام ایرانی) بهره ببرند. البته ناگفته نماند برای اقوام کار کردن، راه رفتن روی لبه تیغ است. چند وقت پیش مهدی فرجی، تهیه‌کننده سریال پاسخگوی سوء‌تفاهمی بود که برای برخی از مردم کرمان پیش آمده بود. باید به زیبایی و با اطلاعات کافی و وافی به مسئله اقوام پرداخته شود و خدایی ناکرده حرمت آنها شکسته نشود و به زیبایی و با کمالات خاص به همه دنیا معرفی شوند. سریال‌هایی که از ظرفیت‌های فرهنگی کشور و موضوعات مبتلابه جامعه، گستردگی جاذبه‌های جغرافیا، لباس و... بهره ببرند، ماندگار می‌شوند. سریال تلویزیونی نون‌خ هم از جذابیت‌های فرهنگی و قومی بهره می‌برد.

علاوه بر مسائل قومیت‌ها و اتحاد آنها، این سریال به موضوعات محیط‌زیست و میراث فرهنگی هم خیلی ظریف پرداخته است.

دقیقا. جا دارد از نویسنده این سریال، امیر وفایی تشکر کنم؛ چون همه شخصیت‌ها و کل داستان متعلق به ذهن امیر است. نویسنده به زیبایی می‌نویسد و شخصیت‌پردازی می‌کند و ما بازی می‌کنیم. خاطرم هست در فصل دوم سریال چند دیالوگ برای من خیلی آشنا بود. از اصطلاحاتی که در افسانه‌های دیار ما رونق داشت، استفاده شده بود که این بسیار ارزشمند است. نون خ در ابتدا ماحصل تراوش‌های فکری و قلم نویسنده است که با کارگردانی حرفه‌ای به دل مردم نشسته است.

نون‌خ ۵سریالی خوش‌ساخت، اما سخت است؛ لوکیشن‌های سخت و پرخطر و مسافت زیاد و سفر. از سختی‌های کار در این زمینه بگویید.

سریال‌هایی که در سفر ساخته می‌شوند، واقعا سخت هستند و من به همه عوامل به‌ویژه به مدیر تصویربرداری، امیر معقولی و تیم ظفرمندش دست‌مریزاد می‌گویم. وقتی از جذابیت و موفقیت ‌سریالی حرف می‌زنیم، حیف است از عوامل آن تشکر نکنیم. گروه صدابردار، گریمور، طراح صحنه و تدارکات و همه و همه برای ساخت سریال در استانی دور که آداب سخنگویی و مرام و مسلک خاص دارند، تلاش کردند. در رأس آن هم که مدیریت همه کارها با استادم سعید آقاخانی بوده است؛ البته که تهیه‌کننده مجموعه مهدی فرجی هم مثل همیشه همه زحمات را بر دوش ‌کشیدند. از همین جا به همه بازیگران بومی این سرزمین هم خداقوت می‌گوییم. ما این سختی را به جان و دل پذیرفتیم تا به جان همه مردم ایران بنشیند.

بازخورد مخاطبان چگونه بود؟

تاجایی که دوستان عزیز اطلاع دارند شاید بگویم بازخورد نون خ هماورد و رقیبی نداشته است. این را صادقانه می‌گویم؛ نه اینکه چون بازیگر این سریال هستم. به‌ویژه در دیار غرب کشور شامل استان‌های کردستان، ایلام، همدان لرستان و حتی عشایر سرافراز با دل و جان پذیرفتند که نون خ چقدر دلنشین است و با خانواده‌ها پای تماشای این سریال نشستند و حتی چند نوبت آن را تماشا کردند.

کمی از خانواده‌تان برای ما بگویید. خانواده‌تان هم اهل هنر هستند؟ واکنش آنها از نقش‌آفرینی عمو کاووس چیست؟

بله. خانواده بنده یک خانواده هنردوستند که البته دستی هم بر سینما، موسیقی، کارهای نمایشی داشته‌اند و دارند. گهگاهی می‌نشینیم و با بچه‌ها درباره چالش‌های شخصیت عمو کاووس صحبت می‌کنیم و رهنمودهایی می‌دهند.

کوتاه از ماشاءالله وروایی

کار هنری در ارتش تا جبهه

ماشاءالله وروایی متولد سال۱۳۲۹ در کرمانشاه است. او رسکیومن(سرمتخصص نجات هوایی) و سرهنگ بازنشسته هوانیروز ارتش بوده و از نوجوانی در نمایش‌های دبیرستانی فعالیت داشته و بعد از ورود به ارتش در دانشگاه افسری نیروی هوایی تحصیلات خود را گذرانده است. وی کار خود را در کادر پرواز و در کارهای نمایش و هنر آغاز کرده‌است. همزمان دوره‌های رنجر، کوهستان، دوره دریا، باتلاق و جنگل را گذرانده و کماندو شده است. او در دوران دفاع‌مقدس با کمک همکارانش در جبهه‌ها برای رزمنده‌ها نمایش اجرا می‌کرده و بعدها برای شبکه‌های استانی کرمانشاه، ایلام و کردستان کارهای طنز انجام ‌داده است. اوج هنرنمایی‌اش هم مجموعه نون خ به‌عنوان عمو کاووس است. ناگفته نماند با اتمام نون‌خ۲ یوسف قربانی، فرمانده وقت هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، از او به‌خاطر بازی در این سریال تشکر و قدردانی کرد.

کد خبر 846069 برچسب‌ها بازیگران سینما و تلویزیون ایران دفاع - ارتش جمهوری اسلامی فیلم و سریال ایرانی

دیگر خبرها

  • افزایش قدرت در حوزه نظامی عملیات «وعده صادق» را رقم زد
  • پایگاه شکاری چابهار یکی از یگان‌های عملیاتی و استراتژیک نیروی هوایی ارتش است
  • حضور فرمانده نیروی هوایی ارتش در مناطق سیل‌زده سیستان و بلوچستان
  • مسابقه‌ای برای کلاه‌سبزان نیروی دریایی
  • شهید شیرودی خلبان تیزپرواز آسمان ایران
  • هشتمین دوره توانمندسازی و هم افزایی مدیران گام دوم انقلاب اسلامی
  • علی‌اکبر قربان شیرودی را می‌شناسید؟
  • فرمانده نیروی دریایی ارتش: از نخبگانی که در قطب جنوب حضور پیدا کنند، حمایت می کنیم /دولت به دنبال حضور دائمی در قطب جنوب است
  • من خلبان نیستم رسکیومن ارتشم! از سرهنگ بازنشسته هوانیروز  ارتش تا عمو کاووس «نون خ»
  • اعطای بازوبند پهلوانی به فرمانده ناوگروه ۸۶ ارتش